1
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
3
دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
10.22080/qhs.2025.5862
چکیده
تأویل، به عنوان یکی از مفاهیم پر مباحثه در علوم قرآنی، همواره محل تلاقی دیدگاههای مختلف تفسیری بوده است. در این میان، علامهطباطبائی و فیضکاشانی به عنوان دو تن از برجستهترین مفسران شیعه، نظرات قابلتوجهی در این باب ارائه کردهاند و برخی بر این فرضیهاند که علامهطباطبائی در دیدگاه خود متأثر از فیضکاشانی بوده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، برای ارزیابی دقیق این فرضیه، از سطح مقایسه تعاریف نظری فراتر رفته و به تحلیل تطبیقی عملکرد تفسیری این دو مفسر دربارۀ تأویل آیات قرآن میپردازد. یافتهها نشان میدهد که میان این دو دیدگاه تفاوتهایی وجود دارد؛ در سطح نظری، دیدگاه علامهطباطبائی با تأکید بر «عینیت تأویل» بر یک حقیقت عینی و فرامتنی استوار است، حال آنکه فیضکاشانی تأویل را با «بطن» قرآن و معنای باطنی حاصل از روایات، یکی میداند. این اختلافِ نظری به تفاوت در عملکرد تفسیری منجر میشود، بهطوریکه فیض روایات تفسیری را بهعنوان «تأویل» و کاشف از معنای باطنی آیه به کار میگیرد؛ اما علامه با بهکارگیری قاعدۀ «جری و تطبیق»، این روایات را نه خودِ تأویل، بلکه تطبیق یک مفهوم کلی قرآنی بر کاملترین مصادیق آن میداند. نتایج پژوهش نشان میدهد که وجود تفاوتها، فرضیۀ تأثیرپذیری علامه از فیض را رد میکند و استقلال دیدگاه علامهطباطبائی را در این زمینه مشخص میکند.